فقط یک شعر
سلام سلام یک ماه از زمستان قشنگ امسال هم گذشت و من تازه یه فرصت کوچولو پیدا کردم که بیام و حداقل شعری رو که سوگل 1.5 ماه پیش یاد گرفته بود بنویسم: شب یلدا هندونه ی سبز و گلی گرد و قلنبه قلقلی به بوته ای بند بود مزش مثل قند بود با شوخی و با خنده سلام می کرد به بنده از سوز و سرما می گفت از شب یلدا می گفت از خونه ی مادر بزرگ حکایت بره و گرگ ...
نویسنده :
سارا
14:37